خدایا چرا هیچ چیز نمیگه ؟ کلافم کرده . جواب کیان رو هم نمیده . شاید چند ثانیه بیشتر نگذشته باشه ولی با حالتی که من دارم و تنها دیدن سفیدی سنگ کف سالن و جواب ندادن پارسا ! باور کنید نگرانی مثل بوته لوبیا سحر آمیز با سرعت سرسام آوری در وجودم رشد میکنه و هرلحظه تحمل شرایط سخت ترمیشه . از اونطرف