پست بیست و چهارم رمان نیوشا
.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

***پست بیست و چهارم رمان نیوشا ***

با بلند شدن پارسا از فکر و خیال در اومدم . آرتنوس خوابش برده بود و پارسا داشت میبردش سمت اتاق خواب . با چشم تا زمانی که تو راهرو از دید گم شدن ، دنبالشون کردم . چقدر دلم میخواست می تونستم دلداریشون بدم ولی این هم تبدیل شده به یکی از همون ارزوهای دور . یکی از همون نعمت هایی که داریم ولی انقدر جلو چشممونه که نمیبینیم . ...





:: بازدید از این مطلب : 176
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : admin
ت : 13 فروردين 1395
.
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی